سفارش تبلیغ
صبا ویژن






















روزنوشت یک دختر بچه

چقدر دوست داشتم مث این دختر بالا دست میزدم زیر چونه چشمام رو میبستم و با آهنگ این دختره نیرو لبخند به لبم نقش میبست به جای این همه خستگی و کلافگی که حاصل تصمیمات تخلیه خودمه .. چقدر دیر میشود .. علاوه بر اینکه میگذاریم زمانه مارو به پیش ببره خودمون هم در تصمیمات ناگهانیمون غرق میشویم و راهی برای بیرون اومدن نداریم..واقعا راهی نداریم وقتی خود را فنا میکنیم ..


نوشته شده در دوشنبه 91/11/16ساعت 9:52 عصر توسط دختر خانوم| نظرات ( ) |